No products in the cart.

سینارویش، نوآوری در کشاورزی، سلامتی برای آینده
سینارویش، نوآوری در کشاورزی، سلامتی برای آینده
کشاورزی دقیق از فناوری های پیشرفته برای افزایش بهره وری کشاورزی و در عین حال کاهش اثرات نامطلوب بر محیط زیست استفاده می کند. کشاورزی دقیق یک رویکرد کشاورزی است که از فناوری پیشرفته و تجزیه و تحلیل داده ها برای به حداکثر رساندن محصول، کاهش ضایعات و افزایش بهره وری استفاده می کند. این یک استراتژی بالقوه برای مقابله با برخی از مسائل عمده ای است که کشاورزی معاصر با آن مواجه است، مانند تغذیه جمعیت رو به رشد جهان و در عین حال کاهش اثرات زیست محیطی.
در حال حاضر، ما در مرحله اولیه یک انقلاب کشاورزی جدید با رویکردهای مبتنی بر داده هستیم که ماشینها را در هر مرحله کشاورزی به کار میبرند ، یعنی تشخیص، تصمیمگیری، و اجرا کردن نیروی انسانی فقط در نظارت و نگهداری دخالت دارد . جدا از اصلاح تدریجی شیوههای کشاورزی توسط سه انقلاب صنعتی قبلی، انقلاب صنعتی چهارم در حال شکلگیری وضعیت فعلی کشاورزی است. این رشته جدید با مدیریت داده محور مشخص می شود. تولید مبتنی بر ابزار جدید، پایداری، حرفه ای سازی؛ و کاهش ردپای زیستمحیطی کشاورزی با فناوریهای هوشمند مدرن، مانند فناوری ربات، دادههای بزرگ، هوش مصنوعی، بینایی کامپیوتر، 5G، محاسبات ابری، اینترنت اشیا، و فناوری بلاک چین. این امر سیستم های تولید کشاورزی را مستقل تر و هوشمندتر می کند.
با این حال کشاورزی دقیق در عصر حاضر علاوه بر اینکه بسیاری از امکانات را در اختیار ما قرار می دهد دارای چالش هایی می باشد که باید در آینده نزدیک برای آنها راه حل های مناسبی پیدا کرد به طور مثال انطباق این فناوری های هوشمند و پیشرفته در کشاورزی دقیق هنوز در مراحل اولیه خود است و به همین دلیل، موانع متعددی وجود دارد که باید برای تسهیل تحول کشاورزی دقیق مورد توجه قرار گیرد. با این حال، در نظر گرفتن دقیق الزامات، چالشها و ملاحظات اجرایی برای هر فناوری در زمینه عملیات کشاورزی در دست، ضروری است.
فقدان مهارت های بین رشته ای یکی از موانع اصلی است، زیرا مهندسان کلان داده، تحلیلگران داده و دانشمندان داده پیشینه کشاورزی ندارند. از سوی دیگر، کشاورزان با تجربه طولانی و دانش عملی به اندازه کافی برای مدیریت فناوری های بالا مانند هوش مصنوعی آموزش دیده نیستند. هزینه های تولید و توسعه برنامه های کاربردی با فناوری پیشرفته و سرمایه برای استقرار آنها در کشاورزی دنیای واقعی نیز بالا است. این هزینه بالای تولید و اجرای فن آوری های پیشرفته ممکن است آنها را برای کشاورزان در مقیاس کوچک که ممکن است فاقد منابع مالی برای سرمایه گذاری در چنین فناوری هایی باشند، غیرقابل دسترس کند.
علاوه بر این، در دسترس نبودن فناوریهای مقرونبهصرفه برای کشاورزان در مقیاس کوچک ممکن است شکاف دیجیتالی ایجاد کند، جایی که تنها کشاورزان تحصیلکرده در مقیاس بزرگ ممکن است بتوانند از چنین فناوریهایی بهره ببرند. در توزیع نابرابر منابع در جهان، دستیابی به چنین اختراعات فناوری جدید برای گروه های خاصی دشوار است. اجرای روندهای کشاورزی دقیق در بسیاری از کشورهای کشاورزی در حال توسعه به دلیل کمبود بودجه لازم، عدم اعتماد به فناوری ها، نبود زیرساخت های مناسب، کمبود منابع لازم و غیره به یک کار دشوار تبدیل شده است. علاوه بر این، فقدان انرژی کافی در مناطق روستایی مانع استفاده از فناوریهای جدید میشود، حتی زمانی که علم در تلاش است تا روشهای انتقال انرژی بیسیم و روشهای تولید انرژی محیطی یا در محل را توسعه دهد. علاوه بر این، سواد دیجیتال پایین و دسترسی نابرابر به فناوری های دیجیتال در مناطق روستایی، همراه با مسائل مربوط به اتصال، چالش های مهمی را در ایجاد فناوری های هوشمند پایدار در فرآیندهای کشاورزی ایجاد می کند.
این روش از کشاورزی، از قدرت دیجیتالی سازی برای بهبود مدیریت کشاورزی بهره می برد. ادغام فناوریهای نسل جدید منجر به روندهای قابل توجهی مانند هواپیما های بدون سرنشین، فناوری GPS، تجزیه و تحلیل دادهها و هوش مصنوعی شده است که امکان تصمیمگیری آگاهانه در شیوههای کشاورزی را فراهم میکند. با وجود این پیشرفت ها، دستیابی به یک سیستم مدیریت کشاورزی کاملا یکپارچه که به طور جامع به پیچیدگی های این حوزه می پردازد، مستلزم مطالعات و نوآوری های بیشتر است. بسیار مهم، توسعه سیستمهای اطلاعاتی تطبیقی و پیشبینیکننده که به طور موثر منابع دادههای متنوع را یکپارچه میکنند، برای تضمین کشاورزی دقیق پایدار و هوشمند ضروری است. در حالی که کشاورزی دقیق مزایای متعددی را ارائه می دهد، چالش هایی را نیز برای پذیرش گسترده آن ایجاد می کند. سرمایهگذاری اولیه در فناوری، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی دادهها و مسائل مربوط به سازگاری با سیستمهای کشاورزی موجود میتواند موانع مهمی برای کشاورزان در مقیاس کوچک باشد. علاوه بر این، مقیاس پذیری و سازگاری این فناوری ها با شرایط مختلف کشاورزی ممکن است کاربرد آنها را در مناطق خاصی محدود کند. غلبه بر این چالش ها اجرای برنامه های آموزشی و آموزشی را برای تجهیز کشاورزان به مهارت های لازم برای استفاده موثر از این فناوری ها ضروری می کند.